۱۳۸۸ دی ۱۵, سه‌شنبه

لیلی و مجنون دات‌کام‌ی








گـلـه می‌کـرد ز مـجـنـون ليلی
کـه شـده رابـطـه‌مـان ايـميل‌ي


حـيـف از آن رابطــه‌ی انسـان‌ي
که چنيـن شد کـه خودت مـی‌دان‌ی


عشــق وقتـی بشـود داتکـــام‌ي
حاصـلش نيسـت بـجـز ناکـــام‌ي


نازنيـن خورده مگـر گرگ تورا؟
برده يا دات‌نِت و دات‌اُرگ تورا؟


بـهـرت   ايـمـيل زدم پيشتـرک
جای سابـجـکـت نوشـتـم به درک


بـه‌درک گــر دل مـن غـمگين‌است
بـه‌درک گــر غم مـن سـنگين‌است


بـه درک رابـطـه گر خورده ترک
قـطـع آنـهـم به جـهنم به درک


آنـقدر دلخـور از اين ايميل‌ام
که به اين رابطـه هـم بی‌ميل‌ام


مـرگ لـيـلی  نِت و مِت را ول‌کن
همه‌را جـــــای 
OK  کـنسـل‌کن

OFF کن  کـامپيوتـر  را جانـم
يار من  باش و ببين مـن
ON ام

اگـرت  حرفـی  و پيغــامی هست
روی  کـاغـذ  بـنـويسش با دست


نـامـه  يـک  حـالت ديگر دارد
خـط  تـو  لــطـفِ‌ مـکـرر دارد


خسته‌از
font و ز format شده‌ام
دلـخوراز گِردِلـی @ (ات) شده‌ام



***


کـرد ريـپـلای بـه ليلی مـجنون
که‌دلـم‌هست‌ از اين سابـجکت خون


باشـه فـردا تـلـفن خواهم کرد
هـرچه گفتـی که بکن خواهم کرد


زودتـر پيـش تـو خـواهـم آمـد
هـی مرتب به تو سـر خـواهم زد


راسـت گفتـی تـو عـزيـزم ليلی
ديـگـر از مـن نـرسـد ايـميل‌ی


نـامـه‌ای پسـت نـمــودم بـهرت
بـه امـيـدی کـه سـرآيـد قهرت
 


با سپاس از دِیسی

هیچ نظری موجود نیست: