دراندوه بسیار، با خبر شدیم که استاد بزرگ زبان و ادبیات پارسی و یکی از مفاخر بلندپایهٔ فرهنگی، دکترخسرو فرشیدورد ، درنزدیکيییِ روز نهم دی ۱۳۸۸ در سن ۸۰ سلگی، در تنهایی و بیماری در "سرای سالمندان نیکان" در تهران رخت از این جهان بربست. دکتر فرشیدورد از استادان بنیادین دانشکدهٔ زبان و ادبیات پارسی در دانشگاه تهران و دارای آوازهٔ جهانی و دیدگاههای ویژه در میدان دستورزبان بود. نوشتارها و کتابهای گسترده و بسیار ارجمندی در پیرامون دستور زبان پارسی و زبان شناسي و بررسیهای ادبي از آن استاد برجای مانده است. دکتر فرشیدورد به زبان و شعر پارسی عشق و غیرت بسیار داشت. در اینجا یکی از سرودههای پیشین استاد را میآوریم، که به زیبایی مهر بیپایان او را به ایران و فرهنگ این سرزمین نشان می دهد: |
این خانه قشـنگ اسـت ولی خانهّ من نیسـت
این خاک چـه زیباسـت ولی خاک وطن نیسـت
آن کشـور نـو، آن وطــــن دانش و صنعـت
هـرگز به دل انگیـــزی ایران کهن نیسـت
در مشـهد و یزد و قم و سمنان و لرسـتان
لطفیسـت که در کلگری و نیس و پکن نیسـت
در دامــن بــحــرخـزر و سـاحـل گـیـلان
موجیسـت که در سـاحـل دریای عـدن نیسـت
در پـیــکـر گــلـهای دلاویـز شـمـیـران
عـطـریسـت که در نافـهّ آهـوی ختن نیسـت
آوارهام و خسـتـه و سـرگشـته و حـیـران
هـرجـا که روم هیچکجـا خـانـهّ من نیسـت
آوارگـی و خـانـهبـهدوشـی چـه بلاییسـت
دردیسـت که همتاش در این دیر کهن نیسـت
من بهر کـه خـوانـم غـزل سـعدی و حـافظ
در شـهر غریبی که در او فهم سـخن نیسـت
هرکس که زند طـعـنـه به ایرانی و ایران
بیشبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشـنگ اسـت ولـی نیسـت چـو تهران
لـنـدن بـه دلاویـزی شـیـراز کـهن نیسـت
هـر چـنـد کـه سـرسـبز بُـوَد دامنـهٔ آلپ
چـون دامـنالبرز پر از چـینوشـکن نیسـت
این کوه بلنـداسـت ولـی نیسـت دمـاونـد
این رود چه زیباسـت ولی رود تجـن نیسـت
این شـهـر عظیماسـت ولی شـهر غریب اسـت
این خانه قشنگ اسـت ولی خـانهّ من نیسـت
با سپاس از نسرین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر