با صدای شجریان و پریسا - گروه بیداد، آبان ۱۳۸۸
شرم تان باد ای خداوندان قدرت
بس کنید
بس کنید از اینهمه ظلم و قساوت
بس کنید
ای نگهبانآن آزادی
نگهداران صلح
ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون
سرب داغ است اینکه می بارید بر دلهای مردم، سرب داغ
موجخون است این که می رانید بر آن کشتی خودکامگی،موج خون
گر نه کورید و نه کر
گر مسلسل هاتان یک لحظه ساکت می شوند
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وای مادرهای جانآزرده است
کاندرین شبهای وحشت سوگواری می کنند
بشنوید این بانگ فرزندان مادرمرده است
کز ستمهای شما هر گوشه زاری می کنند
بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان
روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند
بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر بیدادتان را بردباری میکنند
دست ها از دستتان ای سنگچشمان بر خداست
گر چه می دانم
آنچه بیداری ندارد خواب مرگ بی گناهآن است و،وجدان شماست
با تمام اشکهایم باز نومیدانه خواهش می کنم
بس کنید
بس کنید
فکر مادرهای دلواپس کنید
رحم بر این غنچه های نازک نورس کنید
بس کنید
شرم تان باد ای خداوندان قدرت
بس کنید
بس کنید از اینهمه ظلم و قساوت
بس کنید
ای نگهبانآن آزادی
نگهداران صلح
ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون
سرب داغ است اینکه می بارید بر دلهای مردم، سرب داغ
موجخون است این که می رانید بر آن کشتی خودکامگی،موج خون
گر نه کورید و نه کر
گر مسلسل هاتان یک لحظه ساکت می شوند
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وای مادرهای جانآزرده است
کاندرین شبهای وحشت سوگواری می کنند
بشنوید این بانگ فرزندان مادرمرده است
کز ستمهای شما هر گوشه زاری می کنند
بنگرید این کشتزاران را که مزدوران تان
روز و شب با خون مردم آبیاری می کنند
بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر بیدادتان را بردباری میکنند
دست ها از دستتان ای سنگچشمان بر خداست
گر چه می دانم
آنچه بیداری ندارد خواب مرگ بی گناهآن است و،وجدان شماست
با تمام اشکهایم باز نومیدانه خواهش می کنم
بس کنید
بس کنید
فکر مادرهای دلواپس کنید
رحم بر این غنچه های نازک نورس کنید
بس کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر